ياد خدا و آرامش
بحث و تحقيق از آموزه هاى قرآن و نقش آن در ايجاد امنيت روحى و روانى جامعه و تدوين آن در يك مقاله و دو مقاله كار سهل و ساده اى نيست، لذا در اين مقاله سعى شده است يك موضوع از موضوعات و راهكارهاى مختلف، مطرح و پيرامون آن ارزيابى صورت گرفته و به علاقمندان تقديم گردد تا شايد براى تحقيق و پژوهش به صورت وسيع و گسترده، فتح بابى صورت گيرد.
قرآن كريم در يك جمله بسيار كوتاه ولى نغز و پرمحتوا، اين گونه مى فرمايد: «آگاه باشيد كه تنها راه مطمئن براى رسيدن به آرامش دل ها، ياد و نام خدا است.» [6]
واژه ذكر به هر معنايى كه تفسير و تبيين شده و در نظر گرفته شود، مسلماً يكى از مصاديق روشن آن، آيات شريفه كلام الله مجيد، تلاوت، و تدبر و تعقل پيرامون آن خواهد بود، چنانچه در سوره حجر مى خوانيم: «بدون ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرديم و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود» [7] ذكر معناى عامى دارد كه: نماز، قرائت قرآن و حديث و تدريس نماز و مناظره علماء را شامل مى شود. [8]
آنچه از آيه شريفه و آيات ديگر و احاديث معصومين استفاده مى شود اين است كه ياد و نام خداى قادر متعال سكينت و آرامش را به ارمغان مى آورد. هر گاه آحاد جامعه، انس و الفت با قرآن و آيات الهى داشته و روح و روان را با ترنم آيات حق، صيقل داده و آرامش روحى و روانى به دست آورند. جامعه نيز به طبع افراد و آحادش امنيت روحى و روانى پيدا خواهد كرد.
ممكن است سؤال شود كه ياد و نام خداى متعال و تأمل در آيات كلام الله مجيد... چگونه باعث آرامش مى شود؟ در جواب بايد گفت:
اولاً: نفس توجه به امور معنوى، ذكر و ياد خداى قادر مطلق، نورانيت، سكون و آرامش را براى انسان به همراه دارد. در دنياى به اصطلاح متمدن و پيشرفته امروز، كه هيچ اصلى را بدون تجربه و آزمايش قبول ندارد به دفعات از طريق رسانه ها اعلام كرده اند كه دعا و نيايش و ارتباط با امور معنوى اثرات فراوانى در كاهش و يا بهبود امراض لاعلاج دارد.
فرويد مى گويد: دين و ايمان، داراى آثار زيادى است از جمله:
1ـ در بند نمودن نيروهاى سركش و نافرمان طبيعت;
2ـ برقرارى تفاهم و سلوك و خوش بينى ميان انسان و سرنوشت اندوه بار وى;
3ـ جبران رنج ها و محروميت ها و ناراحتى هاى حاصله از زندگى. [9]
«يونگ» هم اعتقاد دارد كه «دين به انسان، آرامش مى بخشد، دين به وجود انسان معنى مى بخشد و راه هاى تحمل مشكلات را به انسان مى آموزد.» [10]
«ويليام جيمز» هم معتقد است «قدرتى كه دين براى تحمل مصائب به انسان مى دهد هرگز از عهده اخلاق بر نمى آيد زيرا شور و حرارتى كه با اعتقاد به دين در انسان حاصل مى شود هرگز از عهده اخلاق بر نمى آيد.» [11]